هُرمِ زِمِستان

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است.

خـــــــــــــــــــب...
دوستان شاید باورش براتون سخت باشه... شایدم آسون باشه... شایدم اصن مهم نباشه...😁
ولی حالم یه جور خاصیه...
یه سری حقایق تلخی رو فهمیدم ک اشکمودر میاره ولی کاری ک میکنم گریه کردن نیس! 😂😂
میدونین چیا دیدم؟
نا برادری...
بی معرفتی(ک دیگه عادی شده البته)...
خیانت...
دروغ...
خب اینا رو روزانه خیلی وقتا میشه دید... ولی از خیلی کسا نه...
عادی نمیشه...
و نمیشه باور کرد...
ولی اتفاق میوفته و دنیای آدمو میپاشه از هم..
میترسم از آدمایی ک قراره چند ماه دیگه بینشون زندگی کنم...
بعضی وقتا با خودم میگم کاش تا آخر عمرم توو اتاقم بمونم...
ولی روی هم رفته همه چی خوبه😍
و خیلی داره خوش میگذره😁
رسیدم ب مرزی از بیخیالی و آرامش... البته مرز نیس... درّه‌س... جلو تر برم، میوفتم میمیرم...
ولی متاسفانه یه سریا میخان نجاتم بدن ک اوناهم احتمالا پرت میشن پایین...
پس بخاطر همون یه سریا هم ک شده باید برگردم عقب...
۴ ۰
همگی....! عیدتون مبارک^_^
امیدوارم امسالتون بهتر از هر سال باشه^_^
۹ ۰