فاز نامعلوم . ترس از مرگ!
یه جوری اسم گذاشتم واسه پستم انگار اتفاق نادریه! :|
نود و نه درصد مواقع همینم!
.
عاشق رانندگی ام ولی از دنده عقب متنفرم!
.
دلم میخواد یه چیزی بنویسم که همه دچار سوءتفاهم بشن، و بعد بیوفتم دنبال آدمایی که برام مهمترن و از سوتفاهم درشون بیارم! ولی الان یه جوری شده که اصن دچار سوءتفاهم نمیشین! به یه شناخت نسبی رسیدین درحدی که تهِ تهش با خودتون میگین این دیوونه باز قرص آنتی قاطیشو نخورده!
.
آبجی آرام باز وبشو بسته😔
.
همه وبایی که فالو میکنم یه جوری درحال فعالیت نکردنن که حس میکنم با اومدن من، همه در رفتن!
.
کاش میتونستم بهت بگم واقن چقدر عاشقتم...قبل ازینکه خیلی دیر بشه مامان...!
.
شده از مرگ بترسین؟!چر!؟!
آآآآآی آدمایی که دوستون دارم...! من خودم جدیدا از مرگ میترسم... میترسم قبل از مردنم نتونم بهتون بگم اینو...
.
عادت ندارم با گوشی مامانم بنویسم،غلطامو خودتون درست بخونین دیگه 😅
گاهی دوست دارم بمیرم چون دوست ندارم از دست دادن عزیزانم ببینم !
از مرگ میترسم
اره کلا دوستان خیلی کم شدن