هُرمِ زِمِستان

مسافر... رهگذر...

يكشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۱۶ ق.ظ

از رهگذر توقعی ندارم!!
اسمش روشه دیگه...
.
در ره زندگی ناگهان او را میبینم...
حتی اگر چشم در چشم شویم...
حتی اگر لبخند بزنیم...
و حتی اگر چند صباحی روی همان نیمکت معروف که در نوشته هایم پرسه میزند بنشینیم...
میگذرد!!
بی صدا...
بی خبر...
روزی که در امواج اندیشه های بی پایان روی نیمکت تنهایی هایم شب میشود...
ناگهان پرتاب میشوم به آسمان... و باز میگردم... و او نیست!!!
Y.G.R
.
.
تالا شده سفر کنین به یه جایی که تالا نرفتین و ندونین که از هر شهری که الان هستین تا مقصد چقدر راهه؟؟
مثلن اسم شهرا رو تابلو های توو جاده یکی یکی از جلو چشمتون رد بشه و بازم نتونین بفهمین که کجای مسیر قرار گرفتین!!
من نسبت به این اوضاع ، صد برابر داغان ترم!! چون حتی نمیدونم هر n کیلومتر چند ساعت طول میکشه!!
واسه همین معمولا فقط میشینم توو ماشین و به جاده نگاه میکنم... بدون اینکه بدونم چقدر از اول مسیر اومدیم و چقدر دیگه باید بریم تا برسیم به مقصد!! تابلوها هم یکی یکی رد میشن از جلوی چشمام... سرد و کدر و نامفهوم...!
هرروز که یه صبح تازه شروع میشه ، وضعیتم همینه!!
یه سری تابلو از جاده ی خیالس زندگیم رد میشن و من نمیفهممشون!!
"امروز یه تولد دوباره س!" "امروز میتونه بهترین روز زندگین باشه!" "فرض کن امروز آخرین روزه پس ازش لذت ببر!" "امروز میتونی از نو شروع کنی!"...
نمیدونم چنتا امروز دیگه باید بگذره تا یا من تموم بشم یا این مسیر!!
ولی میدونم این تابلوهای دارن راست میگن!!
من که نتونستم... امیدوارم بقیه ی مسافرا راهشونو پیدا کنن! :)

+اینکه توقع داشته باشم بدون اینکه چیزی بگم ، منو بفهمن واقعن توقع بی جایی عه!! خصوصا برای منی که حتی وقتی حرف میزنم هم کسی نمیفهمه حرفامو!!

++داش رهی[مسیو/محمد]!
رفتی دیگه؟؟
الان واقن رفتی؟؟
چیزی نمیگم!! ینی چیزی ندارم که بگم!! فقط... خیلی...

+++من یه معذرت خواهی بزرگ بدهکارم به همه تون... به خاطر یه خط درمیون بودنام... به خاطر رفتن و برگشتنای یهوییم... بخاطر اینکه هنوز نتونستم پستای بعضیا رو بخونم... شرمنده تونم...

++++راستش اولش عصبانی بودم از خودم... ولی الان یه غم تاریک و بزرگ رو دلم سنگینی میکنه... اول صبحی اشک توو چشام جمع شد... :"(
+++++چرا هر وقت حالم خوبه ، یه چیزی میشه که نباید بشه؟؟ :|
۴ ۰
فدات بشم که اینقد نگاهت به زندگی عمیق و پرمفهومه و بی اندازه زیبااااااااا مینویسی ^_^ یاسمنم اگه بفهمم واسه حرفای من اول صبی دلت گرفته و بم نگیااااا ، میدونم نباید بیشتر از این ناراحتت کنم به اندازه کافی خودت ناراحتی داری ... هیونگ فدات بشه ببخش منو خووووب...
خدا نکنه هیونگ ^_^
[خجالت]
نه بابا!! مگه چی گفتی که ناراحت بشم کوشولو ؟ :)
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
 یاسی انقدر عمیق مینویسی تا چن ساعت من تو یه دنیایه دیگم😂
.

**** **** ************ ***** *** **😂)
.
** ***** ***** ***** **** ** ***** ***** ***** ***** *** **😂)
تو عمیق میخونی کوشولو! :دی

.
نه اون واقعی نبود... چون یکی از بچه ها بهش گفت ، اونم گذاش همین اسم روش بمونه! :دی
.
ینی ممکنه؟؟؟؟
.
الان آنی؟؟ یه کم بحرفیم؟؟
دلم تنگیده برات :(
سلام یاسمن عزیزم
من مدام در حال حساب و کتاب راه و جاده هستم 😁😁
تو فقط باش وقت نکردی هم نیا 😍😍
سلامی برای چندمین بار! :دی
علاوه بر کلانتر محل ، وزیر راه و شهر سازی هم هستی؟؟ :دی
مرسی نفس [چشمای قلبی] ^_^
این مشکل رو داشتم :)
تقریباً هر یک کیلومتر با ماشین میشه گفت ۱ دقیقه :)
هرکسی تو مسیرش مونده و سعی می کنه اون رو پیدا کنه، شما هم تلاش کن، پیدا می کنی :)
نگرشتون جالب بود در رابطه با زندگی :)
موفق باشید
مسیر پیداس...
سر و تهشم معلومه هاااا!
ولی نمیدونم چقد دیگه باید ادامه بدم...
بعضی وقتا انقدر دور به نظر میرسه که توو یه لحظه تصمیم میگیرم بزنم کنار!
ممنون از توجهتون :))
همچنین :)
مگه باید دقت کنیم اصن😂😐🤦‍♀️
نه خوشگله!! تو بخواب!! راحت باش! :دی
اگر دلتنگی تون اینقده عمیقه پس حتما دوستتون داره :)

+ وقتی باد صبا میاد رد بشه حرفاتو به باد صبا بگو تا ببره به گوشش برسونه ...
الان تصمیم گرفتید یاد صبای ما بشین؟؟ :)

باشه بهش میگم : دلتنگتم... (infinity#)
باد صبا صبح زود میاد
من نیستم :)
صبح زود که ماها خوابیم!!
دلتنگی بیدارت میکنه
من که بیدارم...
ولی اون خوابه! :دی
 عاقا متن سنگین بود کمرم شکست 
شرمنده ی کمرت شدم خواهر!! :دی
چی شده ؟
خُل شدم! :دی

خوبی تو؟؟ :)
منم واقعا نمیدونم کی قراره تموم شه 😫
جاده رو میگی؟؟ :دی
جاده زندگیمو میگم
:|
یک بار دیگه... فقط یک بار دیگه تو اینو بگی...
با کف گرگی... لااله الا الله!
مجبورم میکنی دستم به خون آلوده شه! :دی
مهتا هزار بار نگفتم نزن این حرفو؟؟ باز میزنی! باز میزنی!
بزنمت؟
شوخی کردم آروم باش 😊
نفس عمیق ـــــ بکــــــــــــش ــــ حالا ول کن
دم ــــ بازدم
دوباره نفـــــــــــــــــــس ـــ حالا ول کن
آفرین ببین چقدر اعصابت آروم شد
بیا!
جرئت داری یه قدم بیا جلو تا آرامشو نشونت بدم!
نفس عمیق بکش ای بابا
مگه نفس عمیق کشیدن بَده؟؟؟؟؟
اصلا خودم نفس عمیق میکشم 😂
آفرین!
خودت نفس عمیق بکش ، لازمت میشه! :دی
منم میکشم حالا که اصرار میکنی!
میبینی تو رو خدا؟؟
به همین راحتی آدمو اغفال میکنن! :دی
الان دیدم این پستو
واقعا مسیو رفت؟
الان چک کردم متوجه شدم
نمیدونستم داداشته

اوهوم رفت :)
خدا ب همراهش!
داداش واقعیم که نیس!
داداش مجازیمه :)
ینی بود...
از خدات هم باشه اینجوری اغفالت کنم 😂😂
خب الان اعصابت آروم شد؟؟؟؟؟؟
بله! بله! [این بله گفتنام خیلی باحاله هااا! حیف ک نمیتونی بشنویش! یه تاییدیه به چاشنی تهدید داره! :دی]
عالی ام :)
چرا اینقده دیر جواب دادی ؟؟؟؟؟؟
دلم تنگیده بود
الهی بگردم :))
عزیزم ^_^
شرمنده دیگه نامتعادلم یه چند ماهی...
تازه احتمالا یه نقل مکان داشته باشیم! :"(
ای بابا
ما هم وقتی خونمونو عوض کردیم یکی دوماه نت نداشتم 😭😭
یعنی تو هم دیر به دیر میای؟؟؟؟؟؟
ینی ما هم دو مااااه نت نخاهیم داشت؟؟؟؟!!!!O_O
ینی نمیدونستی ک من دیر ب دیر میام؟ :|
امیدوارم که به بیشتر از یکی دوهفته نرسه
چرا میدونستم
اصلا حیفه من که دلم واسه تو تنگ شده بود 😞
هعی... چی بگم والاع! هیچی معلوم نی... :(
:)
واع! چرااا؟؟ من ب این خوبی!!! تو ب این خوبییی!!! اصن تو دلت واسم تنگ نشه کی دلش تنگ شه واسم؟؟
اصن دلت واسه من تنگ نشه واسه کی تنگ بشه؟؟؟؟
منم دلم برات تنگ شده بود خو... :(
حیف ک توو هنگ نیستم زیاد وگر ن اونجا خیلی جای خوبیس! :دی
از دلتنگی در میایم...
یادت باشه بعد از کنکورم حتمن بریم... باشه؟ :)
باشه بعد کنکور حتما بریم😉
به شرطی که کنکورت رو خوب بدی 😌
ان شاالله... :)
دعا کن برام ^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">