هُرمِ زِمِستان

یه حسایی هست که مث سُر خوردن یه ستاره کوچولوی شیطون توو دستای آسمونِ شب ، حال آدمو خوب میکنه...همین حسا میشه دلخوشی آدم واسه نفس کشیدن...

مث شنیدن صدای زندگی وقتی صدای تپش قلبش توو گوشم میپیچه...چقدر اون لحظه خوشحال بودم که قراره آجی کوچولو داشته باشم (حدودا 4-5 سال پیش)

وقتی یه کم بزرگتر شد...بین یه عالمه غریبه & فقط پناه میاورد به آغوش من! چقدر قشنگه اون لحظه که بغلش میکنم و آروم میشه...

...و حالا...همون آجی کوچولو شده رقیب عشقیِ من! و چه دعواهای شیرینی بینمون شکل میگیره سر این ک کی دخترِ باباس!

با اینکه همیشه بخاطر گریه هاش برنده میشه ( :/ ) ولی با لبخند بابام میفهمم که خیلی سال پیش و خیلی بیشتر از اون فسقلی ، دختر بابابودم! اونم تک دخترش! ^_^

اگه بخام از حسای خوبی که از وجود بابام میگیرم بگم، شاید به اندازه ی تمام سالهای باقی مونده ی عمرم طول بکشه...فقط میتونم بگم خیییییییییییییلی حالم خوبه که دارمش...خدایا مرسی بابت بزرگترین دلخوشی زندگیم :)

چقدر حس خوبیه داشتن دوستایی که دیوونگیامو ، خُل بازیامو ، بچگیامو ،یهویی بودنمو ، اعصاب داغونمو و حتی سیستم داغونمو  تحمل میکنن!(از تهِ تهِ تهِ قلبم مرسی ک هستن...دلخوشم به بودنتون ) ^_^

و چقد حس خوبی دارم از این که آدمای خوب ، هنوزم وجود دارن...آدمایی که به معنای واقعی انسانَن...انسان!

من آدم کاملی نیستم(دانشمندان به آدم بودن اینجانب مشکوکند حتی!)...دوست کاملی نیستم...و بابت اینهمه ناقص بودن شرمندم...مرسی ک تحملم میکنین...میدونم سخته...ولی کم کم یاد میگیرم زندگی کردنو...بین شماها و از خودتون یادش میگیرم...

شاید ندونین...ولی خییییییلی سخته وقتی میدونم حال دل دوستم خوب نیس...و من هیچ کمکی ازم برنمیاد...

بیاین کنار هم باشیم...بیاین به بودنِ هم دل خوش کنیم...و حال خوبمونو باهم تقسیم کنیم... ^_^

مرسی از آجی ماجده و عینکی عینکی بخاطر چالش حال خوبتو با من تقسیم کن...و دلخوشی های من :)

علاوه بر این که دیر شده!! دو تا چالشو باهم یکی کردم!! و این بخاطر تنبلیِ من نیست...بخاطر اینه ک واقعا همین دلخوشیای کوچیک حال آدمو خوب میکنه... :)

(یه کم درگیرم ازن روزا...انقدر ک حتی نمیرسم از درگیریام بنویسم...یه روز این کارو میکنم بلخره...!)

+یه کم از حال داغان بگم؟؟ داغان ترین وضعیت ممکنه زمانیه ک همه میدونن بجز من!!(قابل توجه برادر جان عزیزم!)

++امروز آخرین مهلته واسه این...و هنوز حدود ده تا دیگه مونده...