برمیگردیم...
دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۵۷ ق.ظ
دستاوردامو ازین سفر باس بنویسم...
کشش موجایی ک قل میخوردن ب سمتم...
دستم توو دست سیاه شب...و دستی ک منو هل میداد...و دستی ک منو میکشید...
خاطرات عذاب آوری ک هرگز وجود نداشتن اما توو ذهنم تداعی میشن...
عمق شادی و غم...
ب زور زنده موندن...خدایا شکرت :)
روانپریش...
روانی...
نوازش روح...
آرامش و...
تشویش امواج و احساسات افسار گسیخته ی من...
خلاصه کلی حرف دارم واس گفتن...
هرکدوم ازینایی ک گفتم یه پسته وای خودش! :دی
+خوشالی سنگینی حس میکنم...انقد سنگینه ک دلم میخاد بِکَنَم بندازمش دور قلبمو...! :)