هُرمِ زِمِستان

۲ مطلب با موضوع «Y.G.R :: خنثی!» ثبت شده است.

با دیوانگی هایم...

حصاری میکشم در برابر تمام احمقانه های زمین...

مبادا گردی از آن آسمان خیالم را بیالاید

در سرزمین خیالم...

هر لبخندی شروع عاشقانه ایست بی پایان...

هر قطره ی اشک ، چکیده از احساس است...

هر حرفی ، برآمده از حقیقت است...

و هر قولی ، قله ایست از اطمینان!

در آسمان خیالم ، ابر ها فقط برای من میبارند...

خورشید فقط بر من میتابد

پرندگان خیالم هر کجای این آسمان هم که باشند ، باز بر بام خاطرات من می نشینند

در سرزمین خیالم جایی برای آدم ها نیست!

آن ها همان احمقانه های بی شمارند که گاه آرامش سرزمینم را در هم میشکنند...

و تمام اشک ها و لبخند های سرزمینم با هم فرو میریزند...

و من ، به جنون میرسم از این آوار...

کاش می توانستم فریاد بزنم...آی آدمها!!!

احمقانه هایتان ارزانی خودتان!

همه را بردارید و از ساحل آرامشم بروید!نمی خواهم دیگر دست هیچ کدامتان مرا از امواج تنهایی بیرون بکشد...

۱ ۰

میبارم اما...باران نیستم

می بُرم اما...خنجر نیستم

میخندم اما...ماه نیستم

می خروشم اما...آبشار نیستم

پرواز میکنم اما...پرنده نیستم

می نویسم اما...نویسنده نیستم

و بالهایم نشان از فرشته بودن من نیست...!!

۹ ۰