همیشه تلخه...
همیشه یه بغض ناشناخته پشتشه...
هرچی مطمئن تر باشی ب برگشتن...
بغض عمیق تره و جدایی سخت تر...
خدافظی جَنَم میخاد!
ک بعضیا ندارن...
شایدم خیلیا ندارن!
اونی که بی خدافظی میره
هیچ توجیهی پشتش نیس
جز ترس...!
همش با خودم میگم "یه مدت برم نا پدید شم ببینم کی حواسش ب من هست..."
بعد دوباره با خودم میگم "چ لوس!!!!"
بعد دوباره با خودم میگم "هر آدمی نیاز داره هرچند وقت یه بار خودشو توو حافظه ی دوستاش چک کنه!"
+ خو برو چک کن اصن! :|
- مشکل دقیقا همینه دیگه! اگه میشد نرم و چک کنم خیلی خوب میشد! آخه نمیتونم برم! :دی
.
البته اینم بگم ک هرآدمی بلخره میره... ولی خب من آدمیزادم نیستم انگار! :دی
.
سلام ^_^
صبحتون خوبه؟؟؟؟؟
.
ریپکیج محشر بود!!!!!!!!! ن؟
.
+خدایی خسوفو چجوری کنار رنگین کمون گذاشتی یاسی؟
گاهی ک حالم خوبه ، دلم میخواد داد بزنم و بگم "چ خبرتونه باباااااااا؟ نمیبینین حالم خوبههههههه؟"
یه جوری ک هیشکی باورش نشه حالم خوبه!! :دی
خصوصا این دنیایی ک ب نحو مشکوکی داره تلاش میکنه حالم خوب نباشه!
تا یه لحظه از حال معمول شادتر میشم خیلی زود میاد و تصفیه حساب میکنه!
البته من ب اصوا اون آقاهه ک اسمشو یادم نیس معتقدم! همونی ک میگه "نگران نباش! فردا روز بدتریه!" ن این ک ب بد بودن فردا ایمان داشته باشم! نه!
فقط یه جورایی اینجوری باعث میشه دنیا خیال کنه دارم سقوط میکنم و دس از سرم برمیداره!
.
"خب ک چی؟" هم جمله ی مؤثریه! اصن معجزه میکنه لامصب!
حال آدمو از این رو ب اون رو میکنه!
.
اعتراق میکنم ک اعتراف کردن برام خیلی سخته! :دی
.
اگه بطری شیشه ای بودین ، دوس داشتین خالی باشین یا پر از زهر؟ چرا؟
نکته : بطری خالی حق نداره انتخاب کنه ک باچی پر بشه... و زهر هم حق انتخاب اینکه واسه چ کاری استفاده بشه نداره!
.
هشدار : کامنتای بیانیا بدون تاییده! گفتم ک بدانید! :دی
هرچی گفتن و پرسیدن و همه ی حال و احوال کردنام همین بود... مرسی...ممنون!
سوتی هم دادم تازه!
یه قسمت بی ربط الکی گفتم مرسی ممنون! فک کردم طرف بعد از سلامیدن باس حالمو بپرسه! :|
خو حالا بیخی...
مهم اینه ک باز از جمع پناه بردم ب اتاقم...
جایی ک خودم منتظرمم!
بیخیال مردم! والاع!!!!!
میدونین... بعد از چند روز آزمایش کردن سکوت مخفیانه ب این نتیجه رسیدم ک لازمه حداقل یه نفر غیر از خودم بام بحرفه...
حتی اگ کاری ازش برنیاد...
همینکه میدونم میدونه باعث آرامش...
همیشه یه نفر باید باشه... حداقل یه نفر...
+چقد دلم حرف زدن میخاد الان...
تا کجا بی تو دویدم؟ اشک میدانست و من!
چند بار از خود بُریدم؟ اشک میدانست و من!
بی تو یک شب را سحر کردم و شب های دگر...
چون به فردایش رسیدم؟ اشک میدانست و من...!
Y.G.R
مگ داریم تا این حد بی حسی؟
اصولا ب نظرم دنیا دو روزه... روزی بر ضد تو و روزی ب زیان تو!!!!!!!
خدایی غیر اینه؟
هرجا خواستیم یه کوچولو بیشتر بخندیم این دنیا یه چشم غره ای ب ما رفت که خنده هامون نشکفته پر پر شد! :دی
.
اصولا منتقل کردن حال خوب واسه من سخته. میدونین چرا؟ چون بیش تر مواقع ، حال خوب من به صورت یه جیغ درونی بروز میکنه که هیچ جوره نمیتونم بنویسمش!
در کل نمیدونم تا حالا موفق بودم توو انتقال حال خوب یا نه؟!
بارون همیشه حالمو خوب میکنه... هر جوری که باشم... هر جوری که باشه...