هُرمِ زِمِستان

بالاخره همینکه خالی نیست کافیه.

دلیل انتخابتونم بگین لطفا! :دی

اشکال نداره اگه به کسی اسیب بزنم، چون این تقصیر من نبوده، بلکه به عامل خارجی از من برای اسیب زدن به کسی استفاده کرده!

و اینکه ممکنه خوش شانس باشم و ازم به خوبی استفاده بشه.

یا آدم میتونه باهاش یکیرو درمان کنه یا اینکه بهش به کسی آسیب برسونه.

اما خالی بودن و هیچی به نظرم مثل برزخ میمونه تکلیف آدم روشن نیست.

دقیقا همین رو گفتم. همین که تکلیفش روشنه کافیه.

روشن بودن تکلیف خیلی بهتر از بلاتکلیفیه 

خلاصه بخوام بگم: من بنده برگزیده خدا هستم فلاغیر😂😂😂🤦

زنگ بزنین110

😭😭😭

منم میخوام خالی باشم، امید است که با چیز بدتر پرم نکنن، بعضی وقتها خالی بودن بهتره 😊😊🙄

یاسییییی

ما میتونیم از این بعد نگاهش کنیم:(( یک شیشه‌ی شفاف خالی، بهتر است تا یک شیشه‌ی پر که از زهر پر شده!))

مثلا اگه اینو به انسان ها ربط بدیم این میشه که یک انسان خالی از هر بدی بهتره تا یک انسان پر از کینه که میتونه همون زهرِ کینه به خودش آسیب بزنه!

یاسی نمیدونم تا کجای حرفم منطقیِ و تا کجا نه، اما خوب...

حالا سوال من، هدفت از این سوال چیه؟ گیجم کردی هی میگم پر بهتره یا خالی😂🤦‍♀️

باشه بگی هااا ^_^ :)))))

شیشه‌ی خالی که شفاف هم باشه، یه روزی توش زهر میریزن و میدونی چی میشه بعدش؟

سرنوشت یه کاری میکنه که پرکننده‌ی شیشه یه روزی خودش اون زهرُ بخوره انشالله بمیره  و شیشه بشکنه^_^

جنایی شد هههه

من ترجیح میدم آدم بمونم😂

بعدا هر وقت خواستی راجبش حرف بزنی کلی سوال پیچت میکنم، اینقدر سوال پیچم کردی:))))))))))

بالاخره زهر یجایی بدرد میخوره

شاید یک بدبختی عین من خواست خودشو خلاص کنه و از زهر من خورد و راحت شد

چ بطری زهر چ بطری خالی

ممکنه ک خالی باشمو با زهر پر شم!(:

فرقی ندارن برای من.

پر بودن از زهر کشنده است

اگه بطری رو درون آدمی بدونم، درون خالی از کینه باشه بهتره

یاسمنم15سالھ^^ھمونى که تو وب صورتیھ 

وبت عالیه ..من دوس دارم خالی باشم چون اگه پر زھر باشم برا دیگری خطر داره اینو ک میتونم انتخاب کنم پس خالی ...

من ازاین بھ بعد وبتو مى خونم اگه میل دارى خودت رو معرفی کن

نمیدونی چقدر حال میده[خودم میدونم مغزم مشکل داره]

اگه هم پر از زهر، بالاخره یه کاری میکنم، ک باز دست من نیست

پس فرقی نداره دگِ

+حالِ یاسی چطوره؟🙄

برام مهمه وقتی اسمم میاد مردم چیز بد و ناراحت کننده ای یادشون نیاد...

تصور ذهنی از چیزی که وجود داره 

ازینا D:

چند نفر مثل توهستن که یاد چیز خوب میفتن؟؟!!

 اینکه من بخاطر بدی شناخته بشم یا خوبی.... اون چیزی که واقعا سازنده ی ذات منه ، دیگران باورم دارنو بهم اعتماد دارن ،چقدر میتونن بهم تکیه کنن.

همه از نظر خودشون خوبن، چه بد چه خوب.... ولی اولویت من اینه وقتی کسی به کمک احتیاج داشت اونقدر معتمد باشم که ازم کمک بخواد... من از اینکار لذت می برم 

# من انسانم میتونم خودمو با یه چیز خوب پر کنم چون اختیار اینو دارم که هم مثل زهر کشنده باشم هم مثل عسل شیرین، میتونیم بگیم درون ما شبیه بطری نیست ،  ما سازنده هزاران بطری با محتویات مختلف هستیم که روی دلمون تلنبار شده که هرکدوم احساسات ما رو نسبت به شخص خاصی بیان میکنه.... تو هیچ‌وقت نمیتونی وقتی کنار کسی که عاشقشی بشینی از بطری زهر دار استفاده کنی...  اون لحظه  براش از عسل شیرین تری چون اون شیرینی وجودتو داره می بینه....

جالب بود. تو به من لطف داری عزیزم. 

# وقتی اطرافیان کاری میکنن ازت زهر بسازن ،با کارت و رفتار خوبی که داری جلوشونو بگیر.