هُرمِ زِمِستان

سیستم دارای اشکال...

چهارشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ۰۴:۰۸ ب.ظ

وقتی هنگ میکنه و صفه ی چت بسته نمیشه...

و یه چیزایی رو میبینم ک نباید ببینم...

معذرت میخام ک رفتم ولی سیستم نرفت!

کاش نمیدیدم...(شواهد و قرائن نشون داده ک مخاطب مورد نظر من احتمالا نمسخونه اسنجا رو! خخخ )



+بیاین باهم رو راست باشیم...

++آجی فلن مجازیم حالش خوب نی...براش دعا کنین...

+++داداش مجازیمم تصمیم داره بره...دعا کنین بمونه...

++++فکر میکردم هیچکس نمیتونه منو وابسته کنه ب بودنش...اما گویا انسان ها موجودات وابسته کننده ای هستن!!

+++++من الکی ححساس شدم!! ن؟؟ شاید بخاطر پاییزه ک داره میاد!! بیچاره پاییز...آخرشم همه چی افتاد گردن اون!

۱۶ ۰
پشت سرت بدگفتن ؟ 
نع...
من حساسم...و یه کوچولو احمق!
همین...
برم چت روم رو رو سرشون خراب کنم ؟
قربون دستت...اونجا مال عمو سجاده!!
گناه داره طفلی...الان فهمبدم گویا مشکل از منه!
برادرتان کیست و چرا
برادرمان نامرد است و زیرا!
فتا نگیره ؟ 
نمیفهمم چی میگی! :دی
منم سر همین چت روم بد حال گیری شدم 
بعد هم میگم حساسیت از منه 
درکت میکنم مثل خودمی
این چت روم...اون چت روم نی! :)
چقدر خوبه ک درک میکنی...
کاش بعضیای مخاطب منم درکم میکرد...
خرابکاری کردن توی یک سایت ( مثلا بستن ) ۳ سال حبس داره :/
جدی؟؟؟؟؟؟
واو!!
آه ... یاد انیمه Your lie in april افتادم ...
اسمش قشنگه...ولی مشکل اینجاس ک نمیدونم چرا یادش افتادی!
انیمه میبینی محمدرضا؟؟ من عاشق انیمه م! :)
:(
پریسا...دلتنگتم آجی...کجایی؟
یه مدت نیستم میرم مسافرت احتمالا هفته دیگه برمیگردم ینی سه شنبه
الان دیدم پستتو عزیزم...حسابی خوش بگذرون :)
این چند وقت کجا بودی؟
پ فک کردی شهر هرته ؟
خخخخ
با این اوضاع...اصن شک دارم ک اینجا شهر باشه!! حالا هرت و غیر هرتش ک ب جای خود!
ولی با فتا خیلی حال میکنمااا...خیلی خفنه!
اونم در مورد فصل بود ... بهار ...
آره ... زیاد ... تقریبا ...
خوج بحالت!!
محمدرضا همه ی کارایی ک من آرزومه انجام بدم تو داری انجام میدی!!
بیا جاها عوض یه کم... :(
وفت نکردم بیام وب
مشغول بودم:)
امیدوارم چیزای خوبی مشغولت کرده بوده باشه عزیزم :)
مراقب خودت باشیااا... ^_^
من که نفهمیدم چی شده ؟
خودمم نمیفهمم چرا!
چه خبره؟! آجیت ایشالله حالش زودی خوب شه...داداشیت هم بمونه...^_^ منم مث تو فک میکردم وابسته و دلبسته هیشکی نمیشم اما... انسانها مخلوقات عجیبی هستن:| پاییز...عاشقشم...پادشاه فصلها...پر از احساس ^_^
که میگوید که زیبا نیست
...
پادشله فصل ها پایییز...

خوندی شعرشو؟؟ خیلی قشنگه :)
نمدونم... یادم نیس...یه دونه شعر بود تو کتابای درسی... پاییز خیلی خوشگله ، دوسش دارم^_^
شعر باغ من از مهدی اخوان ثالث

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر با آن پوستین سرد نمناکش.

باغ بی برگی، روز و شب تنهاست،

با سکوت پاک غمناکش.

ساز او باران ، سرودش باد

جامه‌اش شولای عریانی ست

ور جز اینش جامه‌ای باید،

بافته بس شعله‌ی زر تار پودش باد.

گو بروید یا نروید هر چه در هر جا که خواهد یا نمی‌خواهد،

باغبان و رهگذاری نیست.

باغ نومیدان،

چشم در راه بهاری نیست.

گر ز چشمش پرتوِ گرمی نمی‌تابد،


ور به رویش برگِ لبخندی نمی‌روید؛

باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟

داستان ازمیوه‌های سر به گردون‌سایِ اینک خفته درتابوت پست خاک می‌گوید(این تیکه شو خیلی میدوستم :) )

باغ بی برگی

خنده اش خونی است اشک آمیز.

جاودان بر اسبِ یال افشانِ زردش می‌چمد در آن

پادشاه فصل ها، پاییز...


خیلی عاشقشم ^_^
منم خیلی دوسش دارم^_^ یادش بخیر ... دلم واسه کلاس درس و شعر حفظ کردن و اینا خیلی خیلی تنگ شده-_- مرسی ازت فداااات واسم خاطره ها زنده شد گلکم*-*
قربونت:)
قابلتو نداشت آرامم ^_^
فدااااااااات^_^
😘😘
مگه میشه وابسته نشد؟اشکال هممون همینه!
تازه وابسته شدنو که خیلیا دارن حتی یه زن بخاطر پول شوهرش بهش وابستست! این دلبسته شدنه که آدمو میکشه!
ای کاش هیچوقت دلبسته آدمای اشتباهی نشیم...
دلبستگی هم زیاد ب وجود میاد...ولییییییییییییی...دلبستگی های ما محدود است ;)
کاش...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">