تصمیم
همین الان باید تصمیم بگیری یاسی...
الان دقیقا میدونی پارسال چه اشتباهاتی کردی...
و با تموم اون اشتباهات... بازم رتبت خوب بود!!
ولی باید مطمئن بشی که ب همین راضی میباشی واسه ادامه ی زندگیت ، یا میخای برسی به چیزی که آرزوشو داشتی؟؟!
.
دیشب تا صبح فکر کردم... دیدم هنوز وقت دارم!!
نمیخام همین دفه ی اول جا بزنم...
وابستگی... یا بهتر بگم ، دلبستگی های زیادی اینجا پیدا کردم!!
کلی دوست که با همه ی اخلاقای خوب و بدشون... و با وجود این که خیلیاشون باورم نکردن ولی من دوستیشونو و صداقتشونو باور کردم...!
با این که خیلی وقتا اذیت شدم از حرفای بعضیا... ولی حتی همون بعضیارم توو قلبم جا دادم!
و صد البته کار اونا بسی سخت تر بوده بخاطر تحمل کردن من!
کلن دوست داشتن آدما خصلتمه!! مگه چند روز قرار زنده بمونم که بخام همون روزا رو ب این فکر کنم که کی چی میگه درباره م!!
.
و اما تصمیم...
امسال میمونم... و محکم ادامه میدم! :)
دور همه ی دلبستگیامو... قلممو... دوستامو... عشقامو... موزیکو... دور همه چیزو خط میکشم...
شاید سخت باشه... ولی نشدنی نیس!!
همونطوری که پارسال به اون سرعت گذشت... امسالم میگذره!
فقد برام دعا کنین...
دلم میخاد بشه گاهی اینجا پستی بنهم اندر احوالات خودم... و برای آگاهی یافتن از این که شما چگونه اید؟! :)
+از معلمای انشا و املا و ادبیاتم و آقای فردوسی و آقای مردد بابت اینطوری نوشتنم حلالیت میطلبم! ^_^